اوراق بهادار

اوراق بهادار


برش هایی از خوشبختی من و اچ بی

آخرین مطالب
  • ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴ قول

یک ساعت و بیست شش دقیقه مادرانگی

شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ
امروز بین ساعت ۸ تا  ۹:۲۶ همه چیز برایم جور دیگری بود. آسمان آبی تر بود و من خسته تر از همیشه. دستهایم میرفت روی شکمم و برمیگشت و بغضم میجوشید و بخارش بینی ام را میسوزاند. نقشه شیرینی های خانگی عیدم از بین رفت و خانه تکانی هم افتاد گردن اچ بی. در راه داروخانه صدای کارگرها بلندتر از همیشه به گوشم میرسید و تق تق کلنگشان پرده گوشم را بیش از حد میلرزاند. بیخود نبود که دیروز همه ی بچه های توی هایپراستار حتی آن ابلیس هایی که برای یک بادکنک خودشان را کف زمین میمالیدند به نظرم گوگولی و بانمک بودند. بیش از چهل دقیقه بود که علایم بالینی میگفتند من حامله ام!
 
میخواستیم خیلی زود بچه بسازیم و قربان صدقه دست و پای بلوری اش برویم اما آن روزها داعشی ها نبودند. عربستان به اسرائیل برای حمله به ایران وعده همکاری نداده بود‚ زمستان بی برف و باران شروع نشده بود و بچه گودزیلاها به خانه مان نیامده بودند تا وقتی رفتند کل هوای ریه هایمان را خالی کنیم و یک آخیش بگوییم و پشت سر مامان و باباهاشون با آن تربیتهای قراضه شان بد و بیراه بگوییم و از همه مهمتر آن روزها نمیدانستیم دونفره هایمان زیر سقف خانه آنقدر شیرین است که دلمان بخواهد کمی کش بیاید. حالا من و دانه ی عدس خیالی ام بین همه ی حس های متضاد دنیا گیر کرده بودیم و در عین ناراحتی همدیگر را میخواستیم. خواستم ماه تولدش را حساب کنم اما نمیدانستم نه ماه و چند روز باید دانه ام خیس بخورد تا جوانه بزند و متولد شود! نمیدانستم؟ نه.
 
همیشه فکر میکنم مادر شدن مثل یک آزمون است که باید از قبل برایش آماده شد. ازاینکه در هر ماه کجای دانه ت رشد میکند تا او را بیشتر شبیه انسان کند گرفته تا اینکه چطور بهش بفهمانی از توی دماغش عنچوچک در نیاورد یا روی فرش تف نکند که قطعا دومی و سومی مهمتر از اولی هم هستند و من امروز بین ساعت ۸ تا ۹:۲۶ فهمیدم که خیییییلی چیزها را نمیدانم و بعد از دو سال به ندا و همه ی مادرهای بی بچه حق دادم که نخواهند هرگز بچه دار شوند. حق دادم که بچه از همان روزهایی که یک تخمک و اسپرم مچاله شده در هم است با خودش یک دنیا استرس و دلهره می آورد و شاید یکی مثل ندا دلش نخواهد آرامش داشته اش را به استرس نداشته اش ببخشد.
 
لازم است بگویم خط دوم نمایان نشد و عدس خیالی م به دنیای خودش برگشت؟ بله! همه ی نتایج جستجوی  ″علایم بارداری″ و ″دلایل تاخیر قاعدگی″ خر هستند.
 
پ ن: اچ بی جان؟ لم دادن روی تخت خوابمان و وبلاگ نوشتن آنقدر کیف داد که بعد از دو روز هدیه ات به تار و پود وجودم گره خورد! لطفا به ایشون دست نزن نگاهش هم نکن. مال خودمه و البته ممنون برای جشن کوچک آغاز بیست و نه سالگی ام. پدر شی پسر : )
۹۳/۱۲/۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
اچ بی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی