اوراق بهادار

اوراق بهادار


برش هایی از خوشبختی من و اچ بی

آخرین مطالب
  • ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴ قول

یکی از همین شبها...

دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۵۵ ق.ظ
یکی از همین شبها خواب میبینم که دارم تو دماغی صحبت میکنم و ش همه ی کلماتم را مثل عهدیه میگویم! بازوهایم اندازه ی ران پاهایم شده و دارم به همین آقای مدیر میگویم " شما راست میگین، حق با شماست" ! آقای مدیر عینک دور قاب مشکی خیلی خیلی بزرگی به صورت زده و در حالی که خودش را در خانه من با کتاب کتابخانه من باد میزند میگوید " خیلی خوب است! شما مثل 50 سال بعد فکر میکنید". اچ بی غرق در اخبار حیوانات شده و با هیجان میگوید "سگ بهتر است، من از اول هم سگ را بیشتر دوست داشتم" آقای مدیر سرش را سه بار به چپ و راست میچرخاند و با چشمهای باز شده اش میگوید "چرااااااااا؟ همه دنیا میدانند که گاوها بهترند" و بعد ادامه میدهد " نگویید این حرف را، بهتان میخندند". من رو به اچ بی با صدای بچه گانه ی اوغ میگویم "عجیجم پرده خونه شراره خیلی خوشگله واسه منم از اون پرده ها میخری؟" و در حالیکه عشوه خرکی می آیم تنم به کتابخانه میخورد و همه کتابهای سفید و بی نوشته ام به زمین می افتد.
 یکی از همین شبها از خواب میپرم و تا صبح گریه میکنم.
۹۲/۰۲/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
اچ بی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی