اوراق بهادار

اوراق بهادار


برش هایی از خوشبختی من و اچ بی

آخرین مطالب
  • ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴ قول

زشت ساختمت وطن!

سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۵ ق.ظ
بین دو کلاس پنجم مسابقه بود. باید نقشه ی ایران را روی یونولیت میکشیدیم و بعد از روی مرزها آن را قیچی میکردیم. دفعه ی قبل که معلم پرسیده بود چه کسی میتواند فلان کاردستی کلاس را درست کند خودم را حسابی کنترل کرده بودم تا دستم را بالا نگیرم. بعد که برای مامان تعریف کرده بودم گفته بود که اگر من داوطلب شده بودم بهترین مدلش را برایم درست میکرد. از همان روز منتظر پیشنهاد کاردستی بعدی بودم و فکر میکنم که زیاد هم طول نکشیده بود که پروژه ی نقشه ی ایران مطرح شد. هنوز کلمه ی چه کسی از دهان معلم در نیامده بود که دستم را بالا گرفته بودم. بعد از ظهر مامان کلی غر زده بود که چرا داوطلب شدم!

 آن روزها گواش تازه مده شده بود. رنگهای جاندار و غلیظی که هزار برابر پر رنگتر از آبرنگ بودند. یادم است که تقریبا التماس کرده بودم که مامان گواش بخرد تا ایرانم خوش رنگ و لعابتر باشد اما مامان گفته بود با آبرنگ هم قشنگتر است هم اسم شهرها مشخص تر. میدانستم دلیل چیز دیگری بود که به ته جیب و آسترهایش میرسید ودیگر ادامه نداده بودم. نقشه را که رنگ کردیم اصرار کرده بودم که اسم شهرها را خودم بنویسم. با ماژیک وایت برد همه را نوشتم و یادم است خیلی تلاش کرده بودم که کهگیلویه و بویراحمد وارد خوزستان نشود، اما شده بود. روز بعد احساس مهندسی میکردم و نقشه را طوری گرفته بودم که بخشی از آن معلوم باشد. سر خیابان مدرسه دختر کلاس بغلی را دیدم که نقشه دستش بود. نقشه ای با رنگ گواش و چند برابر نقشه ی من. ایران را روبرویم گرفتم و وارد حیاط شدم. بچه ها همه دویدند سمتم تا کاردستی را ببینند. ایران اصلا به دل بچه ها ننشست. ایران من کمرنگ و شلوغ بود. معلم گفت کاش اسم شهرها را نمینوشتم تا میدادیم به نیلوفر نوری دختر خوش خط کلاس! ن

یلوفر از آنهایی بود که ی و ن آخر کلمه هایش را ول میکرد تا برسند به خط پایینی. میخواستم بگویم اگر او مینوشت ساری از مرزش بیرون میزد و اصفهان و تهران به هم میخوردند اما فقط بغض کردم و چیزی نگفتم. ایران کلاس بغلی برنده شد و بچه ها تا یکی دو روز تو قیافه بودند اما بعد همه چیز فراموش شد. ایران رفت پشت در کلاس و من تا آخر سال مجبور شدم بیشتر از هزار بار برای بچه ها توضیح بدم که آن شب رنگهای گواشم خشک شده بود و مغازه ی لوازم التحریری هم بسته بود :|
۹۱/۱۲/۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
اچ بی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی