اوراق بهادار

اوراق بهادار


برش هایی از خوشبختی من و اچ بی

آخرین مطالب
  • ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴ قول

خرد جمعی

جمعه, ۳ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۴۷ ب.ظ
+  پشت شیشه ماشینش نوشته " ای کاش همه ماه ها محرم بود". دستش را از پنجره بیرون می آورد و یک لیوان شیرکاکائو از توی سینی بر میدارد. چند متر آنطرف تر یک لیوان از شیشه ی ماشینی به بیرون پرتاب میشود.     
 +   غذا به دست و با چشمهایی سرخ بیرون می آیند. کوچک و بزرگ، مرد و زن .توی کوچه پس کوچه ها شلوغی و ازدحام موج میزند. صدای "سّن سّن سّن" از همه ماشینها شنیده میشود. پیرزنی توی اتاقی نیمه تاریک با چشمهایی بسته به صداها گوش میدهد و با شنیدن صدای لرزش شیشه ها زیر پتو جمع تر و جمع تر میشود. او یادش رفته محرم است.  
 + مرد میان گریه هایش خبر از آوردن ضریح قدیم امام حسین میدهد. میله های فلزی، تاسوعا و عاشورا مهمان یکی از میادین شهر است. برای مردم سرزمینش آروزی توفیق و سعادت میکند که همگی بتوانند به زیارت بروند.  
 + نذری   
 _ آن عاشورا تمام شد! عاشورای دیگری را آرزومندم
۹۱/۰۹/۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
اچ بی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی