اوراق بهادار

اوراق بهادار


برش هایی از خوشبختی من و اچ بی

آخرین مطالب
  • ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴ قول

من اینجوری میترسم!

شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۰۰ ق.ظ
چشمهایش از حدقه بیرون زده بود و صورتش سرخ ِ سرخ بود. من از اعماق وجودم جیغ میزدم و صدایش میکردم! هیچ صدایی ازش در نمی آمد و به نقطه ای در مقابل خیره شده بود. دستهایش را  به صورت ضربدری روی سینه اش گذاشته بود و گهگداری لبخندی تصنعی که گویای حال خرابش بود تحویلم میداد... 

 این ما بودیم که در ارتفاعات به صورت سر و ته سوار بر رنجر بودیم! :-)

 عزیزم با واکنش­های نابت در ارتفاعات حماسه آفریدی و چهره جدیدی از خودت در دلم نشاندی و صد البته که وجهی از چهره ی بعضی ها گاهی بعد از ۲۰،۳۰ سال زندگی با آنها رو میشود  و گاهی انقدر تو را شوک زده میکند که شاید تا سالها نتوانی هضمش کنی! یکی از وجوه شخصیت  والده ما هم بعد از۲۷ سال زندگی زیر یک سقف دیروز رو شد...

 صبح مامان صدایم کرد تا صبحانه صبح جمعه را با هم بخوریم! تا کش و قوسی به خود دادم حدودا ۵ دقیقه گذشت. از اتاق که آمدم بیرون مامان را با ناز و ادا صدا کردم و خواستم کمی دلبری کنم که گوجه و خیار هم خرد کند و  صبح جمعه مان را خوشمزه تر.  مامان جوابی نداد و من فکر کردم شاید توی تراس باشد. از دستشویی که بیرون آمدم باز هم از مامان خبری نبود. یک لحظه نگران شدم اما وقتی سفره خالی از نان را دیدم فکر کردم که شاید محبت مادرانه­ اش گل کرده و رفتم که کمی خودم و تخت و اتاق را مرتب کردم. تمام اینها چیزی حدود یک ربع طول کشید. چند باری از پنجره اتاق به بیرون سرک کشیدم تا بلکه یک مامان مهربان و نان به دست از سر کوچه ظاهر شود. فکر کردم که  من هم با خیار و گوجه خرد شده خوشحالش کنم که  یک مامان ایستاده در چارچوب در با سری کج و لبی خندان ظاهر شد و من از ترس نیم ساعت جیغ زدم و کف بالا آوردم و صورت خراشیدم. زنده باد فیلم شب بیست و نهم !!

بله این شوخی مادرانه ای بود که صبح جمعه ما را ساخت و سردردی جانانه تا بعد از ظهر جمعه انداخت به جانمان.

 به هر حال دیروز فهمیدم که ترسهای من با کولی بازی و جیغ و داد و فغان همراه است  و ترسهای اچ بی با سکوتی مرگبار!
۹۱/۰۶/۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
اچ بی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی