اوراق بهادار

اوراق بهادار


برش هایی از خوشبختی من و اچ بی

آخرین مطالب
  • ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴ قول

صداهایی از گذشته

دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۱۶ ب.ظ
دو، سه ماه پیش به مناسبت تولد بابا با جناب آقای داماد آینده رفتیم جمهوری و یه رادیو ضبط مدل قدیمی، چیزی شبیه همونی که بابابزرگم هرشب بالای سرش میذاشت و با صدای اخبار شبانه میخوابید، براش خریدم. با اینکه تولد بابا چند روز بعدش بود اما طاقت نیاوردم و همون شب هدیه م رو بهش دادم. از دیدن رادیو خوشحال شد و داشت از مامانم سراغ جعبه نوار کاستهای قدیمی تو انبارو میگرفت که پریدم فلش مموریم رو برداشتم و نشستم پیش بابا و براش توضیح دادم که نیازی به نوار کاست نیست و میتونه از ورژن آپ گرید رادیو ضبط استفاده بهتری بکنه و به جای نوار کاست از فلش مموری استفاده کنه! صورت بابام از دیدن فلش مموری کمی تو هم رفت و خواست منو بیخیال کنه و گفت که با نوار کاست راحتتره اما وقتی کارکردن باهاش را توضیح دادم و فهمید که از دکمه های عجیب وغریب خبری نیست یه برق تو چشمهاش نشست و فلش مموری را از دستم قاپید و گفت " این مال ِ منه تو برو یکی برای خودت بخر"!
 از به روز بودن بابا و خبرهای تر و تازه ش و زمزمه کردن آهنگهای جدیدی که گه گاهی هم خودش باهاش قر میداد میفهمیدم از هدیه تولدش و تلفیق گذشته و تکنولوژی حال خیلی راضیه! یکی دو هفته پیش بنا به دلایلی رادیو ضبط از مغازه اومد تو خونه و از همون لحظه اومدنش مامان با کهنه گردگیری افتاد به جونش و حسابی تمیزش کرد و بعد هم گذاشتش تو آشپزخونه. جعبه رادیو کاست ها از تو انباری دراومد و تو جواب اعتراض من که میگفتم هرآهنگ قدیمی که بخوان خودم براشون دانلود میکنم مامانم یه لبخند کجکی تحویلم میداد که یعنی "آره جون عمه ت"! مامان که به واسطه کارش با کامپیوتر آشنایی داره و برعکس بابا خوب میدونه که فلش مموری خیلی هم متحیرالعقول نیست و خیلی هم نمیشه رو دانلود کردن آهنگهای ناب قدیمی حساب کرد، گول قول های آبکی منو نخورد و چسبید به همون نوار کاستهای عهد دقیانوسش که خیلی هاش را خودش تو بچگی از تلویزیون ضبط کرده و وسطهاش هم صدای خودش و بچه خواهراش میشه پیام بازرگانی آهنگ قدیمی و بی کیفیت!
 چند روز پیش یکی از همین نوار کاستهای خاک خورده و عتیقه داشت اجرا میشد و من هم به خاطر صدای ناهنجار خواننده و هوای زیادی که تو آهنگ پیچیده بود یه چین گنده رو پیشونیم افتاده بود که یهو طبق معمول صدای آهنگ قطع شد و صدای مجری تلویزیون اون زمان پخش شد! خواستم از مامانم با این روش ضبط کردن آهنگش انتقاد کنم که حرفهای مجری تلویزیون اون زمان یهو میخم کرد به زمین! مجری میگفت " بله بینندگان، خبرها و پیشرفت علم حاکی از آن است که تا زمانی نه چندان دور گسترش راههای ارتباطی سبب میشود که نقش پست تا حدودی کمرنگ شده و به جای نیروی انسانی پستچی ها، ما میتوانیم از طریق سیستم الکترونیک با دوستان و عزیزانمان در راههای دور ارتباط برقرار کنیم" ! مامان داشت گردگیری میکرد که یهو دستش بیحرکت موند. یه لحظه فکر کرد و بعد هم یه آه کشید و به کارش ادامه داد! انگار یکی زده بود رو شونه ش و گفته بود که مامان از نسلیه که این زمان نه چندان دور را دیده و شاید هم قیافه بچگیه خودش و پوزخند مامان و باباش با شنیدن این خبر اومده بود جلوی چشمهاش. من با صدای بلند خندیدم و با بدجنسی به مامان گفتم " اون موقع ها همه چیز سیاه سفید بود، مگه نه؟ " و مامان که انگار با این شوخی من مطمئن شده بود از شخم زدن ایام قدیم من هم به وجد میام پرید یه کیلو نوار کاست دیگه هم آورد و گفت کم کم همه ش رو گوش بدیم که قطعا باز هم همچین اکتشافاتی از دوران سیاه و سفید اونا تو اون قابهای پلاستیکی موجوده! اکثر نوار کاستها تقریبا نابود شده و به جز صدای هوایی که گه گاهی یکی از ته ش ناله میکنه صدای دیگه ای ندارن اما گوش دادن به همونها هم انگار یه خط اتصالیه به گذشته های مامان و بابا. زمانی که من وجود نداشتم و مامان و بابا با هم نسبتی نداشتن.
هیجان کار با فلش مموری هم به همون سرعتی که تو وجود بابا روشن شده بود خاموش شده و بابا هم مثل مامان این روزها شیفته همون نوار کاستهای قدیمیه و هربار که گوش میده یه فحش به خواننده های امروزی و به قول خودش دوپس دوپسی میده و یه خدا بیامرزی هم به صاحب صدای پر از هوای تو رادیوضبط !
 مامان و بابا این روزها غرق صداهای قدیمن و من به این فکر میکنم که شاید سیاه و سفید وصف خوبی از زبان بچه های ما برای زمان حال نباشه اما قطعا اونا هم نشونه هایی از قدمت و عتیقه گی تو خاطرات ما پیدا میکنن که خنده های از سر تعجبشون رو چاشنی گذشته های ما بکنن! راستی فلش مموری هم چند روز پیش تو کمدم پیدا کردم. یه جوری کجکی افتاده بود یه گوشه از کمد که انگار یکی پرتش کرده بود و رفته بود که دیگه چشمش بهش نیافته!
۹۱/۰۵/۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
اچ بی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی